تاریخچه و عکس های قلعه کنگلو سوادکوه عقاب مازندران

تاریخچه و عکس های قلعه کنگلو سوادکوه عقاب مازندران

قلعه کنگلو , تاریخچه قلعه کنگلو , عکس قلعه کنگلو مازندران , مسیر قلعه کنگلو سوادکوه

قلعه کنگلو عقاب مازندران

سایه بال‌هایش مانند بازوهایی است که می‌خواهد همه‌چیز را در حمایت خود بگیرد و مانعی باشد برای جلوگیری از رانش هسته مرکزی دژ. صحبت از قلعه کنگلو است؛ قلعه‌ای که یک هسته مرکزی و دو بازو دارد و شکل یک عقاب را در ذهن همگان تداعی می‌کند.

دژ کنگلو

این قلعه در استتار طبیعی بالای دره باستانی آرم و در شکاف بخشی از رشته‌کوه‌های البرز در سوادکوه قرار دارد و همین یکی از دلایلی بوده که از دستبرد و تجاوز بیگانگان و غارتگران در امان مانده است. دژ کنگلو از پلان منحصر‌به‌فردی در میان قلاع و استحکامات دفاعی ایران برخوردار است که با بهره‌گیری از تکنیک‌های بومی البرز ساخته شده و دارای معماری اشکانی- ساسانی است. فرم طاق‌های این قلعه قابل قیاس با غار دژ اسپهبد خورشید در همین منطقه و قلعه‌دختر فیروزآباد، کاخ سروستان و مجموعه تخت سلیمان در دیگر نقاط ایران است.

موزه ارگ کریمخانی , عکس موزه ارگ کریمخانی , تاریخچه موزه ارگ کریمخانی شیراز

پروژه ملی غار دژ اسپهبد خورشید

سامان توفیق، سرپرست پروژه ملی غار- دژ اسپهبد خورشید وضعیت قلعه کنگلو را این‌گونه به خبرنگاران توضیح می‌دهد: «قلعه کنگلو در جنوب رشته‌کوه «خرو ِرو» با ارتفاع سه هزار و 620 متر قرار دارد اما بومیان این منطقه را چکل به معنی چکادکوه و صخره دست‌نیافتنی می‌نامند

و دلیل انتخاب این نام هم این است که چکل آنقدر بلند است که خورشید هر روز برای طلوع از زیر آن بالا آمده و در هنگام غروب از یال غربی چکل پایین می‌رود.» یکی از جذابیت‌های این قلعه وجود سازه‌های چهارگوش و بقایای اندودکاری است که نشان می‌دهد در آن زمان از این امکانات برای ذخیره آب و مایعات استفاده می‌کردند.

همچنین در محوطه پیرامون قلعه و با کاوش‌های باستان‌شناسی گورهایی به دست آمده که متعلق به اعصار آهن و دوره ساسانی است.

دژی از جنس سنگ و گچ

توفیق درباره نوع معماری قلعه کنگلو نیز می‌گوید: «این قلعه مربوط به دوره ساسانی است و مصالح به‌کار رفته در آن از جنس سنگ و گچ نیم‌کوب دلیل محکمی بر این ادعاست.»

اندود گچ با خاکی که دارای اکسید آهن است نمای سرخ‌رنگی به دژ کنگلو داده است که البته در دهه اخیر به دلایل تغییرات آب و هوایی و دخل و تصرف انسانی در طبیعت و اقلیم منطقه، کمی از این سرخی کاسته و دگرگون شده است.

این باستان‌شناس در پاسخ به این پرسش که آیا در کاوش‌ها به کشفیات خاصی برخورد کرده‌اید، می‌گوید: «یک نگین انگشتری پیدا شد که واژه فرحی به معنی خوشبختی و شادکامی روی آن به وضوح قابل رویت بود

و نکته جالب‌تر دیگر این است که خط راس قلعه کنگلو دقیقا با وسط رشته‌کوه «خرو نرو» تنظیم شده و با توجه به پلان و فرم خاص این دژ، این گمانه وجود دارد که از این منطقه برای کاربرد نجومی و بررسی‌های اخترشناسان و محققان استفاده می‌شده است.»

   عکس های آکواریوم دبی مال , بلیط آکواریوم دبی , آکواریوم دوبی

کنگلو یعنی زنبور

توفیق درباره علت نامگذاری این قلعه می‌افزاید: «کنگلو در زبان محلی مازندرانی به کنگلی هم معروف است و کنگلی در زبان مازندرانی به زنبور گفته می‌شود و شاید به دلیل اینکه کندوی زنبور عسل همیشه یادآور و الهام‌بخش دژ و قلعه است

قلعه کنگلو هم اینگونه تشبیه و نامگذاری شده است.»او ادامه می‌دهد: «همچنین واژه «لی یا لو» در زبان مازندرانی به معنی غار یا شکفت است مانند اسامی غارهای پلنگ لی، دیولی، زِلی و… که در البرز دیده می‌شوند.»

از آریم تا شهریار

این پژوهشگر به قرارگیری قلعه کنگلو در دره آریم اشاره می‌کند و می‌گوید: «در وجه تسمیه نام «آریم» به شهر «آرِم خواست» در متون جغرافیایی برمی‌خوریم که ریشه ساسانی دارد و در کوه قارِن قرار داشته است.

تصاویر جاذبه های گردشگری ایران , جاذبه هاى طبیعى , تصاویر گردشگری ایران

قلعه کنگلو ؛ عقاب مازندران

در قرن سوم وقتی اعراب بر آل قارِن غلبه می‌کنند، حکومت این کوهستان به شهریار باوندی واگذار می‌شود و نام کوه به شهریارکوه تغییر می‌یابد.»

این باستان‌شناس با اشاره به مرمت موردی قلعه کنگلو در اوایل دهه ۹۰ نیز تاکید می‌کند: «در حال حاضر شکافی طولی روی برج مرکزی آن ایجاد شده که متاسفانه به دلیل برداشت داربست‌های فلزی که تا چندی پیش اثر را نگاه می‌داشت، با کوچک‌ترین رانش و زمین‌لرزه، خطر ریزش، این معماری بی‌نظیر را تهدید می‌کند.»

قلعه کنگلو و دژ اسپهبد خورشید در استان مازندران جزء آثار فاخر و بی‌نظیر ایران محسوب می‌شود اما متاسفانه به دلیل بی‌توجهی و کوتاهی در نگهداری و مرمت، این آثار در معرض تهدید و تخریب قرار دارند.

منبع: روزنامه فرهیختگان/ برترین ها

تاریخچه و عکس های قلعه کنگلو سوادکوه عقاب مازندران

مصاحبه با امیررضا دلاوری و همسرش

مصاحبه با امیررضا دلاوری و همسرش

‌ساعتی را کنار امیررضا دلاوری و خانواده گرم و مهربانش بودیم و از آنها درباره تجربه مادر و پدر شدن و خاطرات مشترک‌شان سوال کردیم. گفت‌وگوی خواندنی ما را با این خانواده دوست داشتنی از دست ندهید.

بازی‌های من و دیار

امیررضا دلاوری: دیار در خانه بیشتر با من بازی می‌کند تا مادرش. بعضی وقت‌ها با هم ساز می‌زنیم و می‌خوانیم. جالب اینکه من برای تمرین یکی از نقش‌هایم مدتی در اتاقم آهنگی کردی را می‌خواندم و دیار بدون آنکه کنار من حضور داشته باشد این آهنگ را یاد گرفته بود و می‌خواند.

برایش کتاب زیاد می‌خوانم و چیدن پازل بازی مورد علاقه ماست. البته کشیدن نقاشی و تماشای فیلم و کارتون هم جزو برنامه همیشگی‌مان است. من به ورزش بوکس علاقه دارم و برای دیار هم دستکش بوکس خریده‌ام و با هم بوکس‌بازی هم می‌کنیم. (می‌خندد)

دیار دلاوری: خیلی دوست دارم با بابا بازی کنم. بوکس‌بازی را خیلی دوست دارم. کارتون تماشا کردن و آواز خواندن را هم دوست دارم. کارتون فروزن را از همه بیشتر دوست دارم.

زندگی با یک  بازیگر سخت است

الهام مرادی: اگر با همسرتان هم‌حرفه نباشید، منظورم همسری است که بازیگر باشد، خب، واقعا زندگی به خصوص در سال‌های اول کمی سخت است. در ابتدا از توجه مردم به همسرم و اینکه مدام هر جا می‌رویم زیر نگاه کنجکاو مردم باشیم خوشم نمی‌آمد و به آن عادت نداشتم اما الان دیگر به این موضوع عادت کرده‌ام و می‌دانم این هم بخشی از شغل همسرم است.

بخش دیگری از سختی ها، نداشتن شرایط مالی ثابت و مطمئن برای بازیگر است. همچنین این حرفه شرایط کاری سخت و زمانبری دارد. گاهی امیر صبح خیلی زود از خانه خارج می‌شود و نیمه‌شب برمی‌گردد و اگر هم این میان وقتی داشته باشد به باشگاه ورزشی می‌رود چون به خاطر شغلش باید همیشه بدنی آماده و ورزیده داشته باشد. خلاصه دشواری‌های زندگی با یک بازیگر کم نیست. (می‌خندد)

فرزند‌دار شدن شبیه و قابل مقایسه با هیچ حس دیگری نیست

امیررضا دلاوری: من فکر می‌کنم هیچ مرحله‌ای در زندگی نیست که مانند بچه‌دار شدن باشد. بعضی از احساسات ممکن است شبیه هم باشند و شما قبلا تجربه کرده باشید اما فرزند‌دار شدن شبیه و قابل مقایسه با هیچ حس دیگری نیست و هرچقدر هم برای کسی که هنوز صاحب فرزند نشده این حس را تعریف کنید و او هم در جواب بگوید« درک می‌کنم » باز هم مطمئن باشید تا خودش این حس را تجربه نکند به درک درستی هم نخواهد رسید.

 حس عاشقانه و حس مسوولیتی که نسبت به فرزند دارید نسبت به هیچ چیز و هیچ شخص دیگری ندارید و آنقدر این حس قوی است که می‌توان ادعا کرد زندگی را به دو بخش قبل و بعد از تولد فرزند تقسیم می‌کند.

الهام مرادی: همان طور که همسرم اشاره کردند حس مادر یا پدر شدن تا برای کسی پیش نیاید به درستی آن را درک نخواهد کرد. من تازه می‌فهمم وقتی یک مادر می‌گوید فرزندم همه زندگی‌ام است یعنی چه. چون الان دیار همه زندگی من است. یک دوستی داشتم که می‌گفت: « هر وقت خواستی خودت رو فراموش کنی بچه‌دار شو» و حالا مفهوم آن جمله را درک می‌کنم چون اولویت زندگی‌ام دخترم است؛ مثلا من تا پیش از تولد دیار اهل ورزش بودم ولی به خاطر دخترم خیلی از علایقم را کنار گذاشته‌ام و به کارها و کلاس‌های او می‌رسم.

دوست داشتم دختر‌دار شوم

امیررضا دلاوری: من خواهر نداشتم و دختری در خانه‌مان نبود؛ به همین خاطر دوست داشتم فرزندم دختر باشد. فکر می‌کنم اکثر آقایون دوست دارند دختر داشته باشند و من هم وقتی فهیمدم فرزندمان دختر است خوشحال شدم. البته معتقد بودم فرقی ندارد و مهم سالم بودن بچه است و در صورتی که پسر هم بود خوشحال می‌شدم ولی با دختر‌دار شدن خوشحال‌تر شدم. (می خندد)

نوزاد زیبای ما

امیررضا دلاوری: روزی که دیار به دنیا آمد پشت در اتاق عمل منتظر بودم تا اینکه صدایم کردند و نوزادی را روی تخت کوچکی نشانم دادند که خیلی کوچک و شبیه عروسک بود. اولش فکر کردم با من شوخی می‌کنند چون نوزاد کوچولو لب‌های قرمز و لپ‌های صورتی داشت و درست شبیه یک عروسک بود. حسابی جا خورده بودم و پرسیدم: «خودش کجاست؟ دخترم کجاست ؟ » و پرستار جواب داد: « همین دخترتونه دیگه! » (می‌خندد)  در بیمارستان همه می‌گفتند چه نوزاد قشنگی و حتی رئیس بیمارستان هم وقتی با ایشان صحبت کردم گفتند: « شنیدم دخترتو خوشگل‌ترین نوازدی هست که امروز به دنیا اومده.»

 ولی من با خودم فکر می‌کردم خب، همه نوزاد‌ها شبیه هم هستند؛ مگر چه فرقی دارند؟ تا اینکه به اتاق نوزاد‌ها رفتم و متوجه تفاوت چهره‌ها شدم. تا قبل از به دنیا آمدن دخترم، نوزاد‌ها را دورادور دیده بودم و به نظرم همه شبیه هم بودند اما آن روز با دقت بیشتری به چهره‌هایشان نگاه کردم. البته همچنان فکر می‌کنم همه نوزاد‌ها وقتی به دنیا می‌آیند خیلی زیبا و دوست داشتنی هستند.

دوست داشتم اسم دخترم تک باشد

امیررضا دلاوری: پیش از به دنیا آمدن دخترم یک سری اسم که با دال شروع می‌شوند انتخاب کردیم و دوست داشتیم اسمش با نام فامیلی‌اش هماهنگ باشد. همچنین دوست داشتیم دخترمان نامی متفاوت و تک داشته باشد. همسرم اسم دیار را شنیده بود و به نظر من هم زیبا آمد. ضمن اینکه « دیار دلاوری » سر هم خیلی خوش معنا می‌شود. به این نکته هم توجه داشتیم که بعضی اسم‌ها در کودکی با مزه و زیبا هستند ولی در بزرگسالی وقتی پیشوند آقا یا خانم کنارشان قرار می‌گیرد مضحک می‌شوند.

دختر کم‌توقع ما

امیررضا دلاوری: دیار اصلا از آن دسته بچه‌هایی نیست که مرتب به ما بگوید فلان چیز را بخر. حتی تا همین اواخر با اینکه همه دوستانش تبلت داشتند او از ما نخواسته بود برایش تبلت بخریم و خودمان برایش تهیه کردیم. گاهی که برای بازگرداندنش از کلاس زبان دنبال او می‌روم در مسیر می‌پرسم چیزی دوست دارد برایش بخرم؟ یا دوست دارد برویم چیزی بخوریم؟ اما معمولا می‌گوید نه. البته چون علاقه به دوغ در ما ارثی است گاهی می‌گوید: « مرسی یه دوغ کوچولو فقط. » (می‌خندد)

الهام مرادی: اگر هم چیزی را دوست داشته باشد معمولا مستقیم نمی‌گوید؛ مثلا در مورد تبلت هم پرسید:« مامان تبلت چیه؟ چطوری باهاش بازی می‌کنن؟ » این طوری شد که من و پدرش متوجه شدیم دوست دارد تبلت داشته باشد.

دخترم بابایی است

الهام مرادی: من به نظم و دیسیپلین معتقدم ولی همسرم با دیار برخورد منعطف‌تری دارد؛ به همین خاطر دخترمان بابایی شده. (می‌خندد)

امیررضا دلاوری: دیار زمان بیشتری را در کنار مادرش است و با او احساس راحتی بیشتری دارد. ممکن است کاری را من با یک نگاه از او بخواهم و انجام دهد ولی چون با مادرش خودمانی‌تر است همان کار را پشت گوش بیندازد.

 وقتی تلویزیون  ال‌ای دی ما خط‌خطی شد

امیررضا دلاوری: دیار نزدیک به شش سال دارد اما من به یاد ندارم در این مدت که خدا او را به ما داده در خانه خرابکاری کرده باشد. اتفاقا خانه ما پر است وسایل شکستنی و… حتی خود من وقتی راه می‌روم می‌ترسم این وسایل بیفتند و بشکنند اما دیار تا به حال چیزی را نشکسته یا روی دیوارها نقاشی نکشیده و کلا اهل این طور شیطنت‌ها نیست. اما یک روز وقتی سه ساله بود من دیدم روی تلویزیون خانه کلی خط‌های عمیق افتاده و تعجب کردم. از دیار دلیلش را پرسیدم و متوجه شدم وقتی من در اتاق بودم و همسرم در آشپزخانه، تلویزیون فیلمی پخش کرده که در آن فیلم دختری که دم در خانه نشسته بوده توسط یک مرد در حال ربوده شدن بوده و دیار با چاقوی پلاستیکی‌اش سعی داشته از دختر کوچولوی داستان دفاع کند و روی دست مرد رباینده با چاقویش خط می‌کشیده است.

الهام مرادی: دخترم با بغض و ناراحتی این ماجرا را تعریف کرد و گفت: « آخه مامان؛ اون آقاهه می‌خواست نی‌نی رو از مامانش جدا کنه. »

دختر مودب من

امیررضا دلاوری: بخشی از تربیت فرزند به تجربه برمی‌گردد. آنچه در اطراف می‌بینیم و البته تجربه شخصی خودم، چون با برادرم پانزده سال اختلاف سنی داشتم و تا حدودی خلق و خوی کودکان را می‌شناختم. بخش دیگری هم مربوط می‌شود به مطالعاتی که دارم و توصیه‌هایی که مشاوران کودک می‌کنند و می‌توان در مقالات خواند.  اما بخش عمده‌ای از رفتارهای هر فرد به ذات او بستگی دارد و به نوع تربیت والدین چندان وابسته نیست.

دیار ژن مظلومیت و معصومیت و ادب را از مادرم به ارث برده است؛ مثلا وقتی خیلی کوچک بود بدون اینکه ما از او خواسته باشیم موقع عطسه و سرفه کردن جلوی دهانش را می‌گرفت یا چند روز پیش که لوزه سومش را جراحی کردیم و با بی‌حالی ناشی از بی‌هوشی از اتاق عمل خارج شده بود گفت: « گلوم خشکه. میشه لطفا یه کم بهم آب بدید» واقعا در آن لجظه از بچه‌ای که این قدر بی‌حال است و درد دارد، انتظار نمی‌رود تا این حد مودبانه صحبت کند ولی دیار ذاتا همینطور است.  من به یاد ندارم به دیار گفته باشم وقتی وارد جایی می‌شویم سلام کند چون خودش همیشه به محض ورود به افراد بزرگ‌تر و بچه‌ها سلام می‌کند.

دیار و پیشنهاد بازیگری

دیار دلاوری: شغل بابا را دوست دارم اما دلم نمی‌خواهد بازیگر شوم. موسیقی را بیشتر دوست دارم.

امیررضا دلاوری: دیار استعداد خواندن و استعداد موسیقایی دارد و ریتم و آهنگ را می‌شناسد. چند سال پیش آهنگ« چرا رفتی » آقای همایون شجریان را با صدای کودکانه‌اش خواند و مهدی پاکدل آن را در صفحه اینستاگرامش گذاشت که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی پخش شد.

الهام مرادی: دیار عاشق آهنگ‌های بنیامین است و به زبان خودش به ایشان می‌گوید « بی‌نامین ». ما معمولا در ماشین حق نداریم آهنگ خواننده دیگری را گوش کنیم؛ مگر اینکه دیار به ما اجازه دهد بین آهنگ‌های به قول خودش « بنامین » یک آهنگ گوش کنیم؛ تازه به شرطی که حتما آهنگ بعدی باز هم بنیامین باشد. (می‌خندد)

جالب است بدانید نخستین‌بار که دیار را برای تماشای کنسرت بنیامین برده بودیم، در پشت صحنه بنیامین ما را دید و از شباهت دیار با دخترش بارانا تعجب کرد.

مصاحبه با امیررضا دلاوری و همسرش



عکس ها و گفتگوی خانوادگی امیررضا دلاوری و همسرش الهام مرادی

عکس ها و گفتگوی خانوادگی امیررضا دلاوری و همسرش الهام مرادی

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

بازی های امیررضا دلاوری و دخترش دیار

امیررضا دلاوری : دیار در خانه بیشتر با من بازی می‌کند تا مادرش. بعضی وقت‌ها با هم ساز می‌زنیم و می‌خوانیم. جالب اینکه من برای تمرین یکی از نقش‌هایم مدتی در اتاقم آهنگی کردی را می‌خواندم و دیار بدون آنکه کنار من حضور داشته باشد این آهنگ را یاد گرفته بود و می‌خواند.

برایش کتاب زیاد می‌خوانم و چیدن پازل بازی مورد علاقه ماست. البته کشیدن نقاشی و تماشای فیلم و کارتون هم جزو برنامه همیشگی‌مان است. من به ورزش بوکس علاقه دارم و برای دیار هم دستکش بوکس خریده‌ام و با هم بوکس‌بازی هم می‌کنیم. (می‌خندد)

دیار دلاوری : خیلی دوست دارم با بابا بازی کنم. بوکس‌بازی را خیلی دوست دارم. کارتون تماشا کردن و آواز خواندن را هم دوست دارم. کارتون فروزن را از همه بیشتر دوست دارم.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

زندگی با یک  بازیگر سخت است

الهام مرادی: اگر با همسرتان هم‌حرفه نباشید، منظورم همسری است که بازیگر باشد، خب، واقعا زندگی به خصوص در سال‌های اول کمی سخت است. در ابتدا از توجه مردم به همسرم و اینکه مدام هر جا می‌رویم زیر نگاه کنجکاو مردم باشیم خوشم نمی‌آمد و به آن عادت نداشتم اما الان دیگر به این موضوع عادت کرده‌ام و می‌دانم این هم بخشی از شغل همسرم است.

بخش دیگری از سختی ها، نداشتن شرایط مالی ثابت و مطمئن برای بازیگر است. همچنین این حرفه شرایط کاری سخت و زمانبری دارد.

گاهی امیر صبح خیلی زود از خانه خارج می‌شود و نیمه‌شب برمی‌گردد و اگر هم این میان وقتی داشته باشد به باشگاه ورزشی می‌رود چون به خاطر شغلش باید همیشه بدنی آماده و ورزیده داشته باشد. خلاصه دشواری‌های زندگی با یک بازیگر کم نیست. (می‌خندد)

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

فرزند‌ دار شدن شبیه و قابل مقایسه با هیچ حس دیگری نیست

امیررضا دلاوری: من فکر می‌کنم هیچ مرحله‌ای در زندگی نیست که مانند بچه‌دار شدن باشد. بعضی از احساسات ممکن است شبیه هم باشند و شما قبلا تجربه کرده باشید

اما فرزند‌دار شدن شبیه و قابل مقایسه با هیچ حس دیگری نیست و هرچقدر هم برای کسی که هنوز صاحب فرزند نشده این حس را تعریف کنید و او هم در جواب بگوید« درک می‌کنم » باز هم مطمئن باشید تا خودش این حس را تجربه نکند به درک درستی هم نخواهد رسید.

حس عاشقانه و حس مسوولیتی که نسبت به فرزند دارید نسبت به هیچ چیز و هیچ شخص دیگری ندارید و آنقدر این حس قوی است که می‌توان ادعا کرد زندگی را به دو بخش قبل و بعد از تولد فرزند تقسیم می‌کند.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

امیررضا دلاوری و شاهرخ استخری

الهام مرادی: همان طور که همسرم اشاره کردند حس مادر یا پدر شدن تا برای کسی پیش نیاید به درستی آن را درک نخواهد کرد. من تازه می‌فهمم وقتی یک مادر می‌گوید فرزندم همه زندگی‌ام است یعنی چه.

چون الان دیار همه زندگی من است. یک دوستی داشتم که می‌گفت: « هر وقت خواستی خودت رو فراموش کنی بچه‌دار شو» و حالا مفهوم آن جمله را درک می‌کنم چون اولویت زندگی‌ام دخترم است؛ مثلا من تا پیش از تولد دیار اهل ورزش بودم ولی به خاطر دخترم خیلی از علایقم را کنار گذاشته‌ام و به کارها و کلاس‌های او می‌رسم.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

دوست داشتم دختر‌دار شوم

امیررضا دلاوری: من خواهر نداشتم و دختری در خانه‌مان نبود؛ به همین خاطر دوست داشتم فرزندم دختر باشد. فکر می‌کنم اکثر آقایون دوست دارند دختر داشته باشند و من هم وقتی فهیمدم فرزندمان دختر است خوشحال شدم.

البته معتقد بودم فرقی ندارد و مهم سالم بودن بچه است و در صورتی که پسر هم بود خوشحال می‌شدم ولی با دختر‌دار شدن خوشحال‌تر شدم. (می خندد)

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

نوزاد زیبای ما

امیررضا دلاوری: روزی که دیار به دنیا آمد پشت در اتاق عمل منتظر بودم تا اینکه صدایم کردند و نوزادی را روی تخت کوچکی نشانم دادند که خیلی کوچک و شبیه عروسک بود.

اولش فکر کردم با من شوخی می‌کنند چون نوزاد کوچولو لب‌های قرمز و لپ‌های صورتی داشت و درست شبیه یک عروسک بود. حسابی جا خورده بودم و پرسیدم: «خودش کجاست؟ دخترم کجاست ؟ »

و پرستار جواب داد: « همین دخترتونه دیگه! » (می‌خندد)  در بیمارستان همه می‌گفتند چه نوزاد قشنگی و حتی رئیس بیمارستان هم وقتی با ایشان صحبت کردم گفتند: « شنیدم دخترتو خوشگل‌ترین نوازدی هست که امروز به دنیا اومده.»

ولی من با خودم فکر می‌کردم خب، همه نوزاد‌ها شبیه هم هستند؛ مگر چه فرقی دارند؟ تا اینکه به اتاق نوزاد‌ها رفتم و متوجه تفاوت چهره‌ها شدم.

تا قبل از به دنیا آمدن دخترم، نوزاد‌ها را دورادور دیده بودم و به نظرم همه شبیه هم بودند اما آن روز با دقت بیشتری به چهره‌هایشان نگاه کردم. البته همچنان فکر می‌کنم همه نوزاد‌ها وقتی به دنیا می‌آیند خیلی زیبا و دوست داشتنی هستند.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

دوست داشتم اسم دخترم تک باشد

امیررضا دلاوری: پیش از به دنیا آمدن دخترم یک سری اسم که با دال شروع می‌شوند انتخاب کردیم و دوست داشتیم اسمش با نام فامیلی‌اش هماهنگ باشد.

همچنین دوست داشتیم دخترمان نامی متفاوت و تک داشته باشد. همسرم اسم دیار را شنیده بود و به نظر من هم زیبا آمد. ضمن اینکه « دیار دلاوری » سر هم خیلی خوش معنا می‌شود.

به این نکته هم توجه داشتیم که بعضی اسم‌ها در کودکی با مزه و زیبا هستند ولی در بزرگسالی وقتی پیشوند آقا یا خانم کنارشان قرار می‌گیرد مضحک می‌شوند.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

امیررضا دلاوری و سیاوش خیرابی

دختر کم‌توقع ما

امیررضا دلاوری: دیار اصلا از آن دسته بچه‌هایی نیست که مرتب به ما بگوید فلان چیز را بخر. حتی تا همین اواخر با اینکه همه دوستانش تبلت داشتند او از ما نخواسته بود برایش تبلت بخریم و خودمان برایش تهیه کردیم.

گاهی که برای بازگرداندنش از کلاس زبان دنبال او می‌روم در مسیر می‌پرسم چیزی دوست دارد برایش بخرم؟ یا دوست دارد برویم چیزی بخوریم؟ اما معمولا می‌گوید نه. البته چون علاقه به دوغ در ما ارثی است گاهی می‌گوید: « مرسی یه دوغ کوچولو فقط. » (می‌خندد)

الهام مرادی: اگر هم چیزی را دوست داشته باشد معمولا مستقیم نمی‌گوید؛ مثلا در مورد تبلت هم پرسید:« مامان تبلت چیه؟ چطوری باهاش بازی می‌کنن؟ » این طوری شد که من و پدرش متوجه شدیم دوست دارد تبلت داشته باشد.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

دخترم بابایی است

الهام مرادی: من به نظم و دیسیپلین معتقدم ولی همسرم با دیار برخورد منعطف‌تری دارد؛ به همین خاطر دخترمان بابایی شده. (می‌خندد)

امیررضا دلاوری: دیار زمان بیشتری را در کنار مادرش است و با او احساس راحتی بیشتری دارد. ممکن است کاری را من با یک نگاه از او بخواهم و انجام دهد ولی چون با مادرش خودمانی‌تر است همان کار را پشت گوش بیندازد.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

وقتی تلویزیون  ال‌ای دی ما خط‌خطی شد

امیررضا دلاوری: دیار نزدیک به شش سال دارد اما من به یاد ندارم در این مدت که خدا او را به ما داده در خانه خرابکاری کرده باشد. اتفاقا خانه ما پر است وسایل شکستنی و… حتی خود من وقتی راه می‌روم می‌ترسم این وسایل بیفتند و بشکنند اما دیار تا به حال چیزی را نشکسته یا روی دیوارها نقاشی نکشیده و کلا اهل این طور شیطنت‌ها نیست.

اما یک روز وقتی سه ساله بود من دیدم روی تلویزیون خانه کلی خط‌های عمیق افتاده و تعجب کردم. از دیار دلیلش را پرسیدم و متوجه شدم وقتی من در اتاق بودم و همسرم در آشپزخانه، تلویزیون فیلمی پخش کرده که در آن فیلم دختری که دم در خانه نشسته بوده

توسط یک مرد در حال ربوده شدن بوده و دیار با چاقوی پلاستیکی‌اش سعی داشته از دختر کوچولوی داستان دفاع کند و روی دست مرد رباینده با چاقویش خط می‌کشیده است.

الهام مرادی: دخترم با بغض و ناراحتی این ماجرا را تعریف کرد و گفت: « آخه مامان؛ اون آقاهه می‌خواست نی‌نی رو از مامانش جدا کنه. »

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

دختر مودب من

امیررضا دلاوری: بخشی از تربیت فرزند به تجربه برمی‌گردد. آنچه در اطراف می‌بینیم و البته تجربه شخصی خودم، چون با برادرم پانزده سال اختلاف سنی داشتم و تا حدودی خلق و خوی کودکان را می‌شناختم.

بخش دیگری هم مربوط می‌شود به مطالعاتی که دارم و توصیه‌هایی که مشاوران کودک می‌کنند و می‌توان در مقالات خواند.  اما بخش عمده‌ای از رفتارهای هر فرد به ذات او بستگی دارد و به نوع تربیت والدین چندان وابسته نیست.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

امیررضا دلاوری و سام درخشانی ، پوریا پورسرخ و مهدی پاکدل

دیار ژن مظلومیت و معصومیت و ادب را از مادرم به ارث برده است؛ مثلا وقتی خیلی کوچک بود بدون اینکه ما از او خواسته باشیم موقع عطسه و سرفه کردن جلوی دهانش را می‌گرفت یا چند روز پیش که لوزه سومش را جراحی کردیم و با بی‌حالی ناشی از بی‌هوشی از اتاق عمل خارج شده بود گفت: « گلوم خشکه. میشه لطفا یه کم بهم آب بدید»

واقعا در آن لجظه از بچه‌ای که این قدر بی‌حال است و درد دارد، انتظار نمی‌رود تا این حد مودبانه صحبت کند ولی دیار ذاتا همینطور است.

من به یاد ندارم به دیار گفته باشم وقتی وارد جایی می‌شویم سلام کند چون خودش همیشه به محض ورود به افراد بزرگ‌تر و بچه‌ها سلام می‌کند.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

دیار و پیشنهاد بازیگری

دیار دلاوری: شغل بابا را دوست دارم اما دلم نمی‌خواهد بازیگر شوم. موسیقی را بیشتر دوست دارم.

امیررضا دلاوری: دیار استعداد خواندن و استعداد موسیقایی دارد و ریتم و آهنگ را می‌شناسد. چند سال پیش آهنگ« چرا رفتی » آقای همایون شجریان را با صدای کودکانه‌اش خواند و مهدی پاکدل آن را در صفحه اینستاگرامش گذاشت که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی پخش شد.

امیررضا دلاوری , امیررضا دلاوری و همسرش , بیوگرافی امیررضا دلاوری , اینستاگرام امیررضا دلاوری , عکس های امیررضا دلاوری

امیررضا دلاوری و شهرام حقیقت دوست

الهام مرادی: دیار عاشق آهنگ‌های بنیامین است و به زبان خودش به ایشان می‌گوید « بی‌نامین ». ما معمولا در ماشین حق نداریم آهنگ خواننده دیگری را گوش کنیم؛ مگر اینکه دیار به ما اجازه دهد بین آهنگ‌های به قول خودش « بنامین » یک آهنگ گوش کنیم؛ تازه به شرطی که حتما آهنگ بعدی باز هم بنیامین باشد. (می‌خندد)

جالب است بدانید نخستین‌بار که دیار را برای تماشای کنسرت بنیامین برده بودیم، در پشت صحنه بنیامین ما را دید و از شباهت دیار با دخترش بارانا تعجب کرد.

عکس ها و گفتگوی خانوادگی امیررضا دلاوری و همسرش الهام مرادی

گفتگو با کمند امیرسلیمانی | عکس های همسر ، فرزند ، پدر و مادر

گفتگو با کمند امیرسلیمانی | عکس های همسر ، فرزند ، پدر و مادر

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

در این پست عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی خانم کمند امیرسلیمانی بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید

بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

کمند امیرسلیمانی متولد ۱۳۵۲ بازیگر سینما و تلویزیون متولد شهر تهران و فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. او همچنین دختر سعید امیرسلیمانی و خواهر سپند امیرسلیمانی از بازیگران سینما و تلویزیون است.

فیلم های سینمایی کمند امیرسلیمانی

مظفرنامه (۱۳۸۶)

شبانه (۱۳۸۳)

شیدا (۱۳۷۷)

قرمز (۱۳۷۷)

مهریه بی بی (۱۳۷۳)

راز خنجر (۱۳۷۱)

چون ابر در بهاران (۱۳۶۹)

در آرزوی ازدواج (۱۳۶۹)

دخترک کنار مرداب (۱۳۶۸)

ترنج (۱۳۶۵)

مجموعه‌های تلویزیونی کمند امیرسلیمانی

پای صحبت‌های باباعلی (۱۳۶۲)

مخمصه (۱۳۶۳-۱۳۶۲)

عقیق (۱۳۶۸)

آمیز قلمدون (۱۳۷۳)

پدرسالار (۱۳۷۴)

عیاران (۱۳۷۴)

بگذار آفتاب برآید (۱۳۷۸-۱۳۷۷)

همسایه‌ها (۱۳۷۹)

ملکوت (۱۳۸۹)

هوش سیاه (۱۳۸۹)

توطئه فامیلی (۱۳۹۰)

دزد و پلیس (۱۳۹۱)

ویلای من (۱۳۹۲-۱۳۹۱)

هوش سیاه ۲ (۱۳۹۲)

شوخی کردم…! (۱۳۹۳-۱۳۹۲)

فاخته (۱۳۹۳)

عکس کمند امیرسلیمانی و پسرش

کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی , اینستاگرام کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , زندگینامه کمند امیرسلیمانی

مصاحبه کمند امیرسلیمانی درباره مهاجرتش به امارات

شما به عنوان کسی که خارج از ایران زندگی کرده اید، می توانید درباره واقعی یا غیرواقعی بودن تصویری که سینمای ایران تا امروز از مهاجرت داشته است صحبت کنید ، به نظرتان تا چه حد به روایت درست از مفهوم مهاجرت نزدیک شده ایم؟

شاید مشکلات مهاجرت خیلی کلیشه ای در سینمای ایران روایت شده باشد، اما این واقعی ترین تصویری است که از مهاجرت داشته ایم، چون درست است. همه کسانی که تجربه مهاجرت نداشته اند

رفتن به خارج از کشور را یک آرزو می دانند و آن را دست نیافتنی. اما من شش سال در کشوری بود که با همه امکاناتی که در اختیار شهروندان بود، چیزی را در خودش داشت که هیچ زادگاهی در خودش ندارد.

شما در بهترین و موفق ترین حال چیزی را در خارج از کشور گم می کنید که هرگز با حضور در وطنتان با آن مواجه نخواهید بود. فکر می کنید چرا تحصیل کرده های بزرگ و دکترها و مهندسان سرشناس بعد از گذشت

سال ها و حتی در دوران بازنشستگی به ایران بر می گردند؟! چون هیچ جایی حال زادگاه را ندارد. بعضی از ایرانیان هم در خارج از کشور شخصیت و هویت خود را گم می کنند. من گاهی با افرادی در دبی رو به رو می شدم که انگار از یک کرده دیگر آمده بودند.

کمند امیرسلیمانی , همسر کمند امیرسلیمانی , پدرد و مادر کمند امیرسلیمانی

چطور؟

در ایران نوعی مهربانی را می بینیم که ایرانی های خارج از کشور هرگز آن را ندارند. مثلا اگر در ایران یک نفر روی زمین بیفتد، چندین نفر سریع دست آن نفر را می گیرند و بلندش می کنند،

اما در خارج از کشور گاهی ایرانیان برای هم پشت پا می گیرند تا هم وطنشان به زمین بیفتد. آن قدر برای من این موارد عجیب بود که در روزهایی آرزو می کردم مشتری های زیادی در کارم داشته باشم تا هرگز حاضر نشوم با ایرانی ها کار کنم.

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

چرا؟

مطمئنم که اگر همان آدم ها در ایران بودند، هرگز حاضر نبودند این همه رقابت ناسالم داشته باشند. آن جا همه یک نقاب روی صورت دارند. باید طوری باشد که همه زره بپوشیم و ماسک بزنیم.

من به عنوان کسی که کار فرهنگی می کردم، نمی توانستم با دوستی معاشرت کنم که با او حرف مشترک داشته باشم. خانم های آن جا همه حرف ها و افکارشان در کفش های پاشنه بلند و کیف مارک دارشان خلاصه  می شد و این برای من خیلی سخت بود.

اصلا معاشرت با آن ها طوری بود انگار به دهه ۶۰ سفر کرده باشید و با دنیای اطراف ارتباط نداشته اند. من همیشه گفته ام در ایران شما با تلفن کردن به پنج تن از دوستانتان و تماس با سوپر محل و تهیه ژامبون و نان می توانید بهترین اوقات را بگذرانید.

اما در خارج از کشور لذتی این چنینی وجود ندارد! فقط امنیتی برای شغل در آن جا هست که ایران هنوز از این جهت مخصوص امنیت کاری خودش را ثابت نکرده است.

سپند امیرسلیمانی , عکس سپند امیرسلیمانی , بیوگرافی سپند امیرسلیمانی

به نظر شما که خارج از کشور زندگی کرده اید، آیا یک بازیگر می تواند با مهاجرت به کشوری دیگر موفق شود؟

بازیگران هیچ وقت خارج از کشور موفق نمی شوند. درست مثل آن زمانی است که دکترهای هندی به ایران آمده بودند و در شهرستان ها فعالیت می کردند.

اگر اتفاقی برای یکی می افتاد و قرار بود به دکتری مراجعه کند، با شنیدن هندی بودن آن سر باز می زد. ما بازیگران هم مثل همان دکترهای هندی هستیم،

بنابراین من فکر نمی کنم بازیگران هم بتوانند در فضایی خارج از ایران هویت مورد نظر را پیدا کنند. هیچ بازیگر جهان سوم و آسیایی در هالیوود نمی تواند راه خود را به بهترین نحو پیدا کند.

تعداد انگشت شماری بازیگر در سینمای شرق هست که به سرزمین غرب راه پیدا کرده اند و حضورشان هم چندان مداوم و گاهی اوقات چشم گیر نبوده است.

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

شما تجربه کار هنری در خارج از کشور را داشته اید؟

بله، تئاتری را با پدرم و سپند (برادرم) در دبی اجرا کردیم که اصلا قابل مقایسه با تجربه در ایران نیست. ضمن این که من در کشور هنرپروری هم زندگی نمی کردم

مثلا اگر در پاریس بودم که تئاتر رفتن یکی از کارهای روزمره شان بود و من قرار بود این تجربه را بیان و با تجربه در ایران مقایسه کنم موضوع فرق داشت، اما دبی تازه چند سال کوتاه است که سینما رفتن را تربیت و اساس تفریحات کرده است.

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

از این که چندین سال در ایران زندگی نکردید و زندگی کاری تان با این رفت و آمد تحت الشعاع قرار گرفت، پشیمان نیستید؟

به هر حال این ریسک بزرگی بود که من کردم و چون همه کارگردانان دوست دارند بازیگرشان هنگام کار در کنارشان باشند و من هم چون زندگی ام آن جا بود، نمی توانستم مثلا شش ماه برای یک سریال در ایران بمانم و این شرایط کاری من را سخت تر می کرد. اما می خواهم بگویم اصلا از این تجربه شش ساله پشیمان نیستم.

شهرام قائدی , عکس کمند شهرام قائدی , بیوگرافی شهرام قائدی

با این همه معایبی که می گویید، این حرفتان جالب است.

من چیزهایی را در آن جا تجربه کردم که هرگز پیش از آن نمی توانستم به آن دست پیدا کنم. دیدگاهم نسبت به کارم و زندگی تغییر کرده است. اگر من  این مهاجرت را نکرده بودم، نمی توانستم از دور به این زندگی و فعالیت نگاه و آن را بررسی کنم.

چه تغییری کردید؟

می توانم مشکلات کاری را کنار بگذارم، چون به آرامش و صبوری رسیدم. ضمن این که به تقدیر اعتقاد پیدا کرده ام و فکر می کنم باید برای کارهایی که دست تقدیر برای من به وجود می آورد، خوشحال باشم.

کمند امیرسلیمانی , کمند امیرسلیمانی و همسرش , اینستاگرام کمند امیرسلیمانی

پس از برگشتن به ایران راضی هستید؟

اگر به من هر پیشنهادی بدهند و رقم های هنگفت هم در کار باشد، هرگز حاضر نیستم از ایران بروم! از این که برگشتم، خیلی خوشحالم.

مرجانه گلچین , عکس مرجانه گلچین , بیوگرافی مرجانه گلچین

کمند امیرسلیمانی در کنار مرجانه گلچین

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

کمند امیرسلیمانی در فلورا سام

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

بیوگرافی کامل و عکس های جدید و پشت صحنه کمند امیرسلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , کمند امیرسلیمانی + بیوگرافی کامل

بیوگرافی کامل و عکس های جدید و پشت صحنه کمند امیرسلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون

کمند امیرسلیمانی , عکس کمند امیرسلیمانی , بیوگرافی کمند امیرسلیمانی

کمند امیرسلیمانی در کنار همسرش و پسرش ایلیا عامری

کمند امیرسلیمانی و امیررضا دلاوری , کمند امیرسلیمانی در سریال پریا

کمند امیرسلیمانی و امیررضا دلاوری در نمایی از سریال پریا

سریال پریا

پریا پس از چند سال دوری از ایران به کشور بازمی گردد. در شرایطی که وی همچنان از رابطه قدیمی اش سرخورده است، وارد رابطه ای عاطفی با مردی جوان می شود. زوج تازه به امید آغاز زندگی تازه مشکلات را یک به یک از سر راه برمی دارند اما برخی اتفاق ها، ادامه رابطه عاشقانه این زوج را به خطر می اندازد.

سریال پریا در چهل قسمت به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه و به قلم سعید فرهادی نوشته شده است.

منابع : هفته نامه چلچراغ ، اینستاگرام کمند امیر سلیمان

گفتگو با کمند امیرسلیمانی | عکس های همسر ، فرزند ، پدر و مادر

عکس های خانوادگی محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن


عکس های خانوادگی محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن

عکس های محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن

عکس های جدید این زوج هنرمند که در سریال های به یادمانی همچون یوسف پیامبر هم با هم همبازی بوده اند در ادامه عکس های این زوج هنرمند را مشاهده نمایید

محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن,عکس های محمود پاک نیت و زنش,عکس های مهوش صبرکن و شوهرش

عکس های محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن

عکس محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن,عکس های محمود پاک نیت و زنش,عکس های مهوش صبرکن و شوهرش

عکس های محمود پاک نیت و زنش

 محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن,عکس های محمود پاک نیت و زنش,عکس های مهوش صبرکن و شوهرش

محمود پاک نیت و همسرش در برنامه دورهمی در کنار مهران مدیری

 محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن,عکس های محمود پاک نیت و زنش,عکس های مهوش صبرکن و شوهرش

عکس های خانوادگی محمود پاک نیت و همسرش مهوش صبرکن