جملات غمگین | اس ام اس غمگین | اس ام اس
تلخی رفتنت را تاب آوردم…!
اما دلتنگی غروب های جمعه بعد از تو مرا از پای در آورد…!
هر شب پتروس شهر من خواب است
وقتی چشمانم چکه می کنند . . .
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ ﺗﺠﺮﺑﮥ ﻳﻩ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﺨــﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ
ﯾﻪ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺗـــﻮﻱ ﺟﺎ ﻏﻠﺖ ﺯﺩﻥ
ﻭ ﭼﺸﻢ ﺑـﺮ ﻫﻢ ﻧـﺬﺍﺷﺘﻦ !
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ ﻫﻤــﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻋﻘـــﻞ
ﻭ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﻨـــﺎ ﺭﻓﺘـــﻦ
ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻴــﭻ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧــﮑﺮﺩﻥ
ﻓﻘــﻂ ﺯﻧﺪﻩ ﺑــﻮﺩﻥ !
پلی چوبی و پوسیده بر رودخانه ای طغیانگرم
چه بیهوده است انتظارِ عبورِ تو . . .
بعضی از اشیا حس دارند …
گریه می کنند …
مثل بالش من …
هر شب غرق اشک است !
دلـــــــم کــه میگیرد
به خودم وعــــــده های روز خوب را میدهـــــم
از همــــان وعده های خوبــی که
سالهــــــاست به امیـــــد رسیدنشان
تقویــــم را خط خطی میکنم
خدایا میشود باران ببارد…؟!
این بغض به تنـــــــــهایی…
از گلویـــــــــم پــــــــایین…
نمی آیـــــــــــــــــــــــــد…!
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم…
دیوار اتاق پناهم میدهد…
بی پناه که باشی قدر دیوار را میدانی…
و تمام جمعه ها می دانند
غروب های بی تو
یعنی چه …
در این بهار
چیزی جز جای خالی تو رشد نمی کند . . !
می خندم!
تظاهر به شادی می کنم!
حرف میزنم مثل همه…
اما…
خیلی وقت است مرده ام!
خیلی وقت است دلم می خواهد روزه ی سکوت بگیرم!
دلم می خواهد ببارم…
حکایت عجیبی دارد این “اشک”
کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش”
دنیای من…
“مجازیش” هم غمگین بود!
روزهایم
همچون برگ های پاییز
غروب که می شود می افتد …
نمی دانم درخت زندگیم چند برگ دارد…؟!
فقط می دانم پاییز است…!
چشم های گرانت را خرج رفتنم نکن!
بی تو من
مفت هم نمی ارزم …
جملات غمگین | اس ام اس غمگین | اس ام اس